خیلی دلش می خواست انگشتر زیبایی به دستش باشد . بارها با گل

 بابونه ،همان انگشتر خیالی را روی دستش ساخته بود و از زیبایی آن

 احساس خوشی به او دست داده بود . عزمش را جزم کرد که این بار از پدر